نقدی بر رمان مینی مال «فریاد» نوشته ی جناب آقای میثم رجبی
«فریاد» اثر میثم رجبی، کتابی است هفتاد و پنج صفحه ای که انتشارات علمی کالج آن را به چاپ رسانده است. طراحی روی جلد آن یک نقاشی اکسپرسیونیستی می باشد از جان لنیکای لهستانی. داستان با تصاویر سوررئالیستی از اتاق فریاد (شخصیت اول داستان) آغاز می شود که با این توجه این نگرش را به خواننده القا می کند که تا پایان داستان با تصاویر سوررئالیستی متعدد مواجه شویم. انتخاب نام دو کاراکتر اصلی از جانب نویسنده بسیار هوشمندانه بوده است. فریاد می تواند بیانگر شخصی باشدکه می خواهد عقده هایش را فریاد بزند اما از این کار ناتوان است. رها نیز عامل رهایی فریاد می تواند قلمداد شود، رهایی از مشکلاتی که با آن ها دست و پنجه نرم می کند چرا که رها در قسمت میانی و هم چنین پایانی داستان راجع به رهایی و آزاد شدن صحبت می کند.
داستان راجع به پسرجوانی است که از اختلال روانی رنج می برد که از ابتدا تا انتهای داستان درگیر یک دختر خیالی(رها) می باشد. در اواسط کتاب عمه،پسر عمه(سعید) و دختر عمه(سوزان) به جریان داستان اضافه می شوند. فریاد دچارکابوسی شبانه است و هر شب یک نفر در خواب او خواهد مرد.روانکاو معالج وی این گونه تشخیص می دهد که فریاد در گذشته در مراسم ختم یک نفر شرکت کرده و آن جا به دختری دلبسته شده در نتیجه در زمان حال هر شب یک نفر در خواب او خواهد مرد تا آن دختر به مراسم ختم او بیاید و فریاد بتواند بار دیگر او را ببیند.