خانه / دیدگاه منتقدان / نقدی از” علیرضا بهرامی”بر مکتب ادبی اصالت کلمه در هفته نامه ی”مثلث”

نقدی از” علیرضا بهرامی”بر مکتب ادبی اصالت کلمه در هفته نامه ی”مثلث”

نقدی بر مکتب ادبی اصالت کلمه به قلم جناب آقای” علیرضا بهرامی” –دبیر سرویس فرهنگ- در هفته نامه ی سراسری “مثلث” ۱۹ تیر ماه ۱۳۹۰-شماره ی ۸۴-صفحه ی۵۰

نگاهی به تلاشی جدید در شهر کرمانشاه

شاعرانی در جست و جوی مکتب

می گویند شعر، پژواک فریاد تنهایی انسان است. در گذرگاه غربت تاریخ، بشر از زمانی که خلق شده نیاز به برقراری ارتباط را در خود احساس می کند و از طریق صوت، علاوه بر موسیقی، به کلمه و کلام می رسد و قراردادهایی را بنیان می نهد که به آن ها “زبان” می گوییم.

در واقع خط و زبان قراردادهای نهاده ای هستند که بشر در دسته ها و موقعیت های مختلف روی کره زمین که بعدها به آن قومیت گفته شد، برای راحتی و جریان زندگی خود وضع کرد.نتیجه این قراردادها همین است که شما به عنوان خواننده متن می توانید از شکل ها و انحناهایی که که جوهر بر این کاغذ پدید آورده،منظور نگارنده را که در ذهن او بوده و چند روز پیش به سوی شما گسیل داشته است، دریافت کنید. اما این قراردادها تنها به پاسخگویی به نیازهای بشری بسنده نشدند و نیازهای انسانی را نیز رفته رفته در بر گرفتند؛این نیازهای انسانی قطعاً جنبه های زیبایی دوستی آدمی را در بر می گیرند تا معجزه پیامبران و عرصه های مقدسی چون نیایش مخلوق در برابر خالق. از این روست که انسان علاوه بر علاوه بر سعی تکوینی در خلق آثاری که به فعالیت هنری  در عرصه هنرهای تجسمی و بهدها موسیقایی و نمایشی انجامید، رفته رفته در بیان احساسات خود نیز خلاقیت هایی به خرج داد که نتیجه آن دستاوردی شد که امروز به عنوان ادبیات از آن یاد می کنیم. یعنی کلامی زیبا چه از نظر شکل و چه از نظر محتوا که علاوه بر درگیر کردن اندیشه، روح آدمی را نیز با محتوای درونی، خیال پردازی ها، تصویر سازی ها وبه طور کلی غافلگیری هایی که ایجاد می کند، به حظی درونی می رساند.ادبیات نیز در شاخه هایی چون شعر، داستان، نثر و فرهنگ فولکلور، همواره بیان احساسات، غم ها و شادی ها،تفکرات و درونیات افراد است که هر چه از هر لحاظ زیباتر باشد، در طول زمان مخاطب بیشتری جذب می کند. شاید از همین روست که شاعران و نویسندگان  همواره در طول تاریخ سعی کرده اند اثری بدیع از خود به جای بگذارند و با کشف ظرفیت های درونی قابل بروز در متن های ادبی، علاوه بر محظوظ کردن دیگران، یک جاودانگی برای خود و اثرشان به ارمغان بیاورند.

خلاصه بگوییم، این گونه است که سبک ها، گرایش ها، تئوری ها، نظریه ها و مکتب های مختلفی در عرصه ادبیات شکل میگیرد که یا در زمان ایجاد بر اساس مانیفست ها و تئوری ها رفتار نمی کنند، بلکه بیشتر واقعیات و عینیت هایی هستند که بعدها در قالب  یک دوره یا سبک تحلیل و تفسیر می شوند، یا اساساً بر اساس تئوری ها، پیشنهادها و اصرارهایی خطاب به مخاطبان و خالقان آثار ادبی پدید می آیند و آثارشان نیز بر اساس همین حدودبندی ها تولید می شوند. حال می ماند گذر زمان و قضاوت تاریخ که آیا در این سیر تکوینی، گشایش  و پیشبردی با خود به همراه داشته اند یا صرفاً وقت و انرژی ها  و احیاناً استعدادهایی را تلف کرده اند. در طول سده اخیر در جامعه ما نیز چنین دسته ها  و تفکراتی وجود خود را ابراز کرده اند که برخی از آن ها کاملاً یا تقریباً به دست فراموشی  سپرده شده اند و البته برخی نیز به عنوان یک گونه در ادبیات معاصر، موقعیت خود را تثبیت کرده و حتی جریان خود را در گذر تاریخی همچنان حفظ کرده اند. در چند ماه اخیر چند کتاب در کرمانشاه به چاپ رسیده که علاوه بر مجموعه شعر، بیانیه ها و تئوری-نظریه هایی را در خود جای داده اند. یکی کتابی است با عنوان “فرازن” سروده مریم نظریان که روی جلد آن آمده است: “همراه با بیانیه ژانر شعر-واژه”. این کتاب که از سوی انتشارات طلیعه سبز منتشر شده، با شعرهایی همچون: فرازن، کوتوله های آویزان، سیاه و سفید(برای شهدای هشت سال دفاع مقدس) و هم چنین دفتر تناروح(یک فراداستان در مکتب ادبی اصالت کلمه؛ کاری مشترک) همراه است.

شاعر کتاب در گفت و گویی که در ابتدای آن منتشر شده، در توضیحی درباره آن چه “مکتب اصالت کلمه” می نامند، عنوان کرده است: “اکنون که برای بسیاری از شبه تئورسین های ادبی، اصل بر پروسه ماکیاولیستی رسیدن به تفاوت به هر قیمتی قرار گرفته است، روح بی قرار ادبیات و ناخودآگاه جمعی تاریخ هنر نیازمند دیدگاهی فرارو و اصالت گرا بود که همین دغدغه ها باعث پیدایش مکتب جهانشمول اصالت کلمه شد؛ مکتبی که طریقت های شریعت شده، یعنی همان وسیله های هدف شده را به جایگاه اصلی شان نشاند؛ یعنی کلاسیسم، رومانتیسم، رئالیسم، سمبولیسم و دیگر شریعت های  ادبی در تضاد با هم اعلام نشدند که یکی کهنه و آن دیگری نو باشد؛ بلکه هر کدام ساحتی کشف شده از دایره ماهیت کلمه دانسته شده اند که برخلاف روبنا، در زیربنای خویش هیچ تفاوتی با هم نداشته و ندارند؛ بلکه تنها ابعادی از وجود بی پایان کلمه هستند که برای کامل تر کردن و فراتر بردن دیدگاه هنری مان کشف و تئوریزه شده اند؛ بنابراین به زعم ما، تخیل گرا بودن، واقع گرا بودن و نمادگرا بودن دیگر قراردادهایی نیستند که گروهی این و گروهی ان پسندند؛ بلکه واقعیت هایی هستند انکار ناپذیر.”

او هم چنین افزوده است:”شعار بنیادین مکتب اصالت کلمه این است که تمام مکاتب پیشین، کلمه را به اندازه تئوری هایشان کوچک کرده اند و حال ما با اصالت دادن به کلمه، شعر و داستان را با تمام مکاتب و سبک های زیرمجموعه آن ها فقط و فقط وسیله ای می دانیم برای هرچه هنری تر کردن کلمه.” متولیان این دیدگاه در جایی دیگر در تبیین تئوری خود گفته اند:”تمامی مکاتب ادبی جهان تا به امروز کلمه را وسیله ای دانسته اند برای رسیدن به شعر و داستان، در حالی که مکتب اصالت کلمه، کلمه را مادر شعر و داستان می داند و شعر و داستان را وسیله ای برای رسیدن به متن عریان. هریک از مکاتب ادبی جهان فقط یک یا چند پتانسیل کلمه را کشف و از آن استفاده کرده اند و بقیه قابلیت های کلمه را انکار کرده و پوشانده اند.عریانیسم یعنی استفاده از تمامی پتانسیل های کلمه و عریان کردن همه  قابلیت های آن. تمام جنبش های ادبی پیشین، کلمه را به اندازه تئوری هایشان کوچک کرده اند و بر همین مبنا ما می خواهیم با اعلام حضور مکتب ادبی اصالت کلمه در جهان ادبیات، دیگر شاهد این دو پروسه ذیل نباشیم: “تحقیر و تصغیر شعر و داستان در ایسم ها” و “تحقیر و تصغیر کلمه در شعر و داستان”. بنیان گذار مکتب مدعی است که اصالت کلمه با تاکید بر پارادایم اصلی عرفان ایران زمین(شریعت، طریقت، حقیقت) و تئوریزه کردن این اصل روش شناختی در پیکره ادبیات جهانی خواهان رهانیدن واژه از چارچوبه های خودساخته ای است که به جای آسان تر کردن تعالی، واژگان را اسیر کرده اند. اگرچه بر این مبنا در مجموعه شعر منتشر شده زیر این عنوان نه آن چنان در پی مقایسه عملکرد با تئوری، بلکه دست کم در جست و جوی سخنی متفاوت باشیم، با شعری در قالب آزاد مواجهیم که علاوه بر تاکیدهای مفهومی، اصرارهایی هم بر استفاده ای خاص از کلمه و زبانی راحت دارد.اما در دیگر مجموعه منتشر شده از سوی انتشارات کرمانشاه که با مقدمه ای تئوریک در این زمینه منتشر شده است، یعنی مجموعه شعر “بین دو عشق” سروده مهری مهدویان، که با دو بخش غزل مثنوی ها و غزل ها با شعرهایی هم چون: حج فقیرها؛ برای ضامن غریب های عالم حضرت امام رضا(ع)، آقا سلام!، دخترم حسنا، دامچاله، برات نامه نوشتم که باز برگردی و برای منجی(عج) همراه است، تفاوت خاصی با آن چه در سال های اخیر در این حوزه منتشر شده است دیده نمی شود.

هرچند یکی از بانیان مکتب اصالت کلمه، آرش آذرپیک که در یکی از آثار این کتاب نیز ارادت شاعر نسبت به او ابراز شده است، در پشت جلد کتاب آورده که این مجموعه در وضعیتی بینامتنی؛ مابین سنت ماندگار گذشتگان و هنجارگریزی سنت شده اکنونیان قرار دارد، اما خواندن غزل مثنوی هایی با مطلعی چون”قسم به حرمت آن گنبد طلا آقا/ دلم گرفته برای غم شما آقا”، نه تنها تفاوتی، بلکه گامی رو به جلو نسبت به بسیاری از آثاری که با این درونمایه و شکل ها منتشرشده نشان نمی دهد.

به هرحال، طبق اطلاعات موجود، از اوایل دهه ۸۰ گروهی در کرمانشاه معتقدند حرف نویی دارند که با بررسی نقد مکاتب ادبی-عرفانی-فلسفی جهان، به ان مبانی رسیده اند و نامش را گذاشته اند مکتب اصالت کلمه. این گروه با پایه گذاری آرش آذرپیک، تئوری پردازی مریم نظریان و حضور شاعرانی  چون مهری مهدویان و هنگامه امجدیان، حتی در نام هایی هم که برای فعالیت خود برای تئوری ها، کتاب ها و صفحه های اینترنتی شان انتخاب کرده اند، سعی در نوعی متفاوت نگری و نوپردازی داشته اند. قضاوت بر این سخنان بسیار دشوار است و شاید لازمه آن مرور زمان باشد. پس نه در رد و نه در تایید این گونه فعالیت ها به راحتی و به قطعیت می توان سخن گفت، اما آن چه واضح است، این که حرکت های نوجویانه هرچند معمولا تلفاتی به همراه دارند، اما در نهایت اگر قرار باشد اتفاق های نویی در عرصه فرهنگ و هنر رخ نماید، از دل همین تلاش هاست.

درباره ی هنگامه اهورا

شاعر و داستان نویسِ عریانیست، عضو مکتب اصالت کلمه و دایره ی مطالعاتی قلم، مسئول روابط عمومی اصالت کلمه و دانش آموخته ی رشته ی مترجمی زبان انگلیسی

همچنین ببینید

«نقد جناب دکتر سعید امامی بر  مکتب اصالت کلمه و کتاب چشم های یلدا و کلمه _کلید جهان هولوگرافیک_»

    کتاب چشم های یلدا، رمانی ست که در آن اصول و مؤلفه های …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *