«غزل دههی هفتاد»
به احترام قلب جوان ایستادهی علی کریمی کلایه
به زعم این قلم، شعر اومانیستی ایران در دههی چهل به اوج انتولوژیک شدن رسید، در دههی پنجاه به شدت ایدئولوژیک و در دههی شصت با شدت بیشتری تئولوژیک شد
اما در دههی هفتاد با رویکردی زبانورزانه باز خود را به دههی چهل پیوند داد به ویژه با رجعت دگربارهی بازماندگان آوانگاردیست طریقت نیما، موج نابیها، دیگریها و حجمیها
پس شعر دههی هفتاد فرزند بیواسطهی شعر دههی چهل است در دیالکتیک ادراکی کاملا طبیعیاش با تمام دستامدهای شعر معاصر جهان تا دقیقهی اکنونِ خودش به ویژه با انتشار ساختار و تاویل متن بابک احمدی
در دههی هفتاد جنگ زرگری شعر سنت و نو فروکش کرده بود و در کنار اردوگاه آزادسرایان (شعر زبان براهنی، شعر وضعیت دیگر باباچاهی، شعر گفتار سیدعلی صالحی، شعر حرکت پاشا و…) نوگرایان کلاسیکسرا و آوانگاردیستهای سنتگرا نیز یکباره سر برآوردند
از آن رو که این نسل غالبا دانشآموز به ویژه در نیمهی دوم دههی هفتاد اغلب دغدغههای خود را از زبان دولت اصلاحپیشه میشنید رویکردش غالبا به ساختار، فرم و زبان (ساحات کالبدی شعر) بیشتر از ساحات بیانی بود
مادر و پشتوانهی شاعران غزلسرای این نسل پیشتاز و عصیانگر در غزل مدرن و به تبع آن رباعی مدرن کسی نبود جز سیمین بهبهانی
اگر چه بعدها در اوج پیروزی این جنبش شعری برخی (منها)ی مدعی برای سرآغاز خواندن خود و دیار خود به عنوان پایتخت این نحله، به نفی ریشهگاه و مادرکشی و برادرکشی در غزل دههی هفتاد پرداختند که با تعویض دولت، سرویس ارشادی شعر برای بهداشتی شدن و پاک کردن شعر سفارشخیز از لوث وجود رویکردهای پیشتاز غزل روایی، غزل فرم، غزل مینیمال، غزل گفتار، غزل پیشرو و غزل پستمدرن با سوء استفاده از آب گل آلودهی نظری در غزل پیشتاز، جامعهی جوان شعری را به پشتوانهی جشنوارهها، انجمنها ، نهادها و…. به سمت و سوی غزل نئوکلاسیک و بهتر بگویم غزل نئورمانتیک سوق داد
به هر روی در انجمنها و جشنوارهها در غیاب شاعران پیشتاز هیچ غمی نیست زیرا تا چشم میبیند گوسپند زنده موجود است و بدینسان نسلی که «درآمدی بر شعر» نوین مینوشت ناگزیر جایش را به «نسل درآمدی از شعر» داد.
از فعالان کوشا، پیشتاز و بیادعای آن نسل عصیانگر به راستی، شاعر و عاشق علی کریمی کلایه بود که بیسروصدا آمد، بیسروصدا نوشت، بیسروصدا فریاد شد و بیسروصدا به ابدیت پیوست
آنقدر داغ می نشیند بر دل همهی ما در این روزهای متلاشی که نمیدانم آتشِ اکنون، تداوم داغ پیشتر است یا زبانهای نوخیز در هجرت این عزیز
با اندوه و عشق: آرش آذرپیک- سیزدهم امرداد ۱۴۰۲