خانه / چارانک _ نو رباعی _ / نظریه‌ی چارانک و چند اثر در این قالب به قلم آقای آرش آذرپیک

نظریه‌ی چارانک و چند اثر در این قالب به قلم آقای آرش آذرپیک

 

نظریه‌ی چارانک که از پیشنهادهای آقای آرش آذرپیک در رباعی مینیمال است با چند اثر در این قالب از ایشان به نقل از نشریه‌ی داخلی مکتب اصالت کلمه (راز مگو) که به تعداد ۶۶ نسخه انتشار یافت و به معرفی پرداخت:

 

چارانک شکل جدیدی از رباعی در راستای تحول ذهنی_قالبیکِ این قالب همزاد غزل است (همزاد از آن جهت که پابه‌پای غزل در تاریخ ادبیات ایران، ققنوس‌واره توانسته نقش‌آفرینی و دگردیسی کند.)

این قالب از ابداعات آقای آرش آذرپیک در رباعی مینیمال است که شاعر با حفظ اصول فشردگی درونی و فرم ذهنی (زمینه و ضربه)، حفظ وزن رباعی و اختیار در قافیه و شیوه‌ی نوشتار می‌تواند رباعی خود را معمولاً در یک مصراع تا سه و نیم مصراع ارائه دهد که البته چارانک در صورت چهار مصرعی بودن باید بدون قافیه باشد و رعایت وزن در مصرع پایانی اختیاری‌ست. اختیار شاعر در شیوه‌ی نوشتاری چارانک به گونه‌ای‌ست که هم می‌تواند تقطیعی باشد و هم کلاسیک.

چارانک نیم‌ مصرعی:

«بی حضرت گرگ بیشه‌ها می‌میرند.»

 

چارانک یک و نیم مصرعی:

«من تا تو فقط فاصله‌مان یک تن شد

وقت من شد.»

هم‌چنین:

«من وارث آفتاب در این چاهم

یعنی ماهم.»

 

چارانک دو مصرعی:

«تو داخل ماشین زمان شو و برو

من چند هزاره بعد خواهم آمد.»

 

نمونه‌ای دیگر از این دست:

«همبال جت وحشیِ جنگنده شدم

من یک پشه‌ام که بال شاهین دارد.»

 

چارانک دو و نیم مصرعی (دارای فضایی انیمیشنی):

«پرواز نکن کمی کنارم بنشین

من عاشق چشم‌های تیزت هستم

لاکم خالی‌ست.»

 

چارانک سه مصرعی:

«از گیسوی یار تا سر کودک کار

حتی گل و گربه را نوازش کردیم

ما وارث دست خالی باباییم.»

 

چارانک سه و نیم مصرعی:

«من آخر غمنامه‌ی شهرم هستم

یک قصه‌ی قهرمان‌کش بی‌راوی

ای شکر خمسه‌‌ی نظامی برگرد

من تلخم.»

 

هم‌چنین:

«بگذار که خورشید ببارد بر ما

شاید که گل سرخ بکارد در ما

با نور که دشمنی ندارد هرگز

آدم‌برفی.»

 

و نمونه‌ای دیگر از این دست:

«یک بطری لامذهب و یک تیغ عجول

ای کاش به دست من بیفتی یک شب

آن قدر سیاه‌مست باید بشوی

من را بکشی.»

 

نیم مصرع ترتیب خاصی ندارد و می‌تواند در وسط بیاید مانند:

«ارباب رجوع! می‌شود دق نکنی؟

من چشم تو را که بستم آن‌گاه کمی

لبخند بزن

ما عاشق کشته‌های شاداب خودیم.»

 

و چارانکی دیگر:

«عشق آمده تا ناز و نیازی بکند

عمر من و تو دویدنش بی‌وقفه‌ست

دل سیری چند؟

گور پدر عشق! بیا پیشم باش.»

 

این هم چارانکی چهار مصرعی:

«از تیغه‌‌ی ساطور اگر رد بشوم

با تیزی چنگال تو جان خواهم داد

ای کاش پری مهربان خوب نبود

تا آدمک چوبیِ تو می‌ماندم.»

درباره ی هنگامه اهورا

شاعر و داستان نویسِ عریانیست، عضو مکتب اصالت کلمه و دایره ی مطالعاتی قلم، مسئول روابط عمومی اصالت کلمه و دانش آموخته ی رشته ی مترجمی زبان انگلیسی

همچنین ببینید

چارانک _ نو رباعی _ دو مصرعی به قلم عالیجناب آرش آذرپیک

  دیروز فرار پدرم از چنگیز امروز قرار من و شمس تبریز.   آرش آذرپیک …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *