خانه / دیدگاه های عریانیستی / مقاله ای از جناب آقای زرتشت محمدی با عنوان «کلمه وسیله است یا هدف؟»

مقاله ای از جناب آقای زرتشت محمدی با عنوان «کلمه وسیله است یا هدف؟»

 

«کلمه وسیله است یا هدف؟»

 

اصل دیدگاه مکتب ادبی اصالت کلمه بر دو محور بنیادین حرکت می کند:

۱- وسیله دانستن کلمه در جهان زیستی-اجتماعی

۲- هدف دانستن کلمه در دنیای هنر و ادبیات

 

وسیله دانستن کلمه در جهان زیستی_اجتماعی

ما انسان ها از طریق فرایندهای زبانی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم مثل گفتگو، مکاتبه، نقاشی، نشانه ها و علائم و…بنابراین هستی ما و خیلی ساده تر زندگی ما در زبان اتفاق می افتد و بدون زبان تفاوتی با دیگر جانوران نداریم. نکته ی مهم این است که آنچه ما به آن زبان می گوییم اجتماعی از کلمات است و اگر کلمه نباشد زبانی هم وجود ندارد، بنابراین می توان گفت زبان ساحت اجتماعی کلمات است. در زندگی ما عملاً از طریق کلمات و زبان می توانیم زیست کنیم چرا که هر نوع تفکر، احساس، عمل و هر نوع تجربه ای که داشته باشیم همگی از طریق کلمه و زبان شکل می گیرد. بنابراین از دیدگاه مکتب اصالت کلمه، در جهان زیستی_اجتماعی، کلمه وسیله ی آدمی است.

.

 

هدف دانستن کلمه در دنیای هنر وادبیات

 

همه ی مکتب های ادبی و هنری همگی در یک نکته متفق القولند و آن این است که کلمه همانند زندگی روزمره در دنیای هنر و ادبیات هم تنها یک وسیله است، وسیله ای که به آن می توان انواع شعر ساخت، می توان انواع داستان نوشت؛ اما مکتب اصالت کلمه برای نخستین بار در تاریخ ادبیات جهان اعلام کرده است که این کلمه است که مادر است و هرنواع آفرینش ادبی و هنری به دلیل وجود بسیط کلمه است. چون «کلمه» هست اثری شکل می گیرد. اگر کلمه قابلیت های متفاوت و ساحت های ادبی متفاوتی را از نظر وجودی نداشت نمی توانستیم آثار متفاوتی را از نظر مکتبی، سبکی، زانری و… شکل دهیم. این مهم با یک بحث منطقی روشن تر می شود:

الف- آیا اگر کلمه نباشد شعر یا داستان وجود دارد؟

ب- آیا اگر شعر یا داستان وجود نداشته باشد کلمه وجود دارد؟

در پاسخ به سوال «الف» بدون شک پاسخ بدیهی است که بدون وجود کلمه، شعر یا داستان وجود ندارد. بدون یک وسیله می توان از وسیله ای دیگر برای ساختن یک چیز استفاده کرد مثلن اگر آجر نباشد می توان از سنگ یا چوب یا فلز دیوار ساخت، برای رفع تشنگی اگر آب نباشد می توان از یک نوشیدنی دیگر استفاده کرد اگرچه هر وسیله ای کیفیت وقابلیت های خاص خود را دارد.

حال می پرسیم اگر کلمه نباشد برای ساخت شعر وسیله ای دیگر وجود دارد؟ اگر کلمه نباشد برای ساخت یک داستان وسیله ای دیگر وجود دارد؟ در ادبیات و هنر چیزی به نام اثر هنری خارج از کلمه امکان تصور ندارد. بدون شک پاسخ منفی است.

ممکن است کسی استدلال کند که برای ساختن یک اثرادبی تنها یک وسیله وجود دراد و آن کلمه است و باز بادید وسیله به کلمه نگاه کند. همانطور که برای تنفس کردن فقط اکسیژن وجود دارد و اکسیزن تنها وسیله برای تنفس ماست. باید گفت آیا انسان هدف است یا تنفس کردن؟ آیا تمام انسان تنفس است؟ پاسخ منفی است. تنفس و اکسیزن تمامیت انسان نیست بلکه یک سات از جوهره زمینی انسان است. اکنون آیا کلمه تمام شعر یا داستان است؟ با کمی تامل پاسخ مثبت است. شعر و داستان به غیر از کلمه و روابط کلمات چیز دیگری نیستند. تمام جوهره و ماهیت شعر و داستان و هر اثرهنری ای از کلمه است. بنابراین اگر کلمه نباشد هیچ اثر ادبی و هنری ای وجود نخواهد داشت. نتیجه آن که کلمه قائم به ذات است و شعر و داستان قائم بر کلمه اند. در نتیجه ما در هر اثر ادبی ای بعدی از قابلیت های کلمه را آشکار می کنیم. کلمات طوری جانشینی- همنشینی می یابند که می توان هر اثر ادبی- هنری ای ساخت. انواع شعر و داستان و انواع سبک ها و مکتب ها همگی حاصل کلمه و روابط بین کلماتند که طبق اصول همنشینی و جانشینی و طبق فرآیند کاهشی- افزایشی ساخته شده اند و همگی از نظر وجودی قائم بر کلمه اند.

اکنون می توان یک نتیجه گیری منطقی داشت و آن این است که «هر نوع اثر ادبی و هنری نسبت به کلمه، وابستگی وجودی دارد.»

در پاسخ به سوال «ب» نیز بدیهی است که اگر شعر و داستان وجود نداشته باشند باز کلمه وجود دارد.

بنابراین از نظر «وجودی» این کلمه است که وجود دارد و این کلمه است که هر فرآیند زبانی از جمله شعر و داستان را می سازد. هم چنین این کلمه است که هر نوع هنری را شکل می دهد زیرا هنر نیز یک دست آورد زبانی است و زبان قائم بر کلمه. اگر کلمه نباشد زبانی وجود ندارد.

ممکن است کسی بگوید ما شعر و داستان و هم چنین هر مکتب، سبک، ژانر و… را چه در ادبیات، چه سایر هنرها ابتدا در ذهن خویش می سازیم و بعد تراوش آن را از طریق کلمه می نویسیم یا خلق می کنیم.

پاسخ این است هر آن چه در ذهن باشد از طریق زبان ایجاد شده حتی لاکان اثبات کرد که ناخودآگاه نیز از جنس زبان می باشد. بدیهی است هر جا سخن از زبان باشد یعنی یک فرایند کلمه محور.

اکنون سوال مهم این است که چرا گفته می شود کلمه در ادبیات و اقسام هنر هدف است نه وسیله؟

در پاسخ باید بگویم کلمه از نظر مکتب اصالت کلمه با دو وجه نگریسته میشود:

الف- مقام جامعیت

ب- مقام متکثر

 

کلمه در مقام جامعیت

در مقام جامعیت، کلمه از نظر وجودی تعریف می شود. در این تعریف ابتدا «وجود» تعریف شده سپس بر اساس شناخت «وجود» می توان از «کلمه» به شناخت رسید.

از دیدگاه اصالت کلمه، «وجود» کلی فراتر از هم افزایی ساحت های زمان- مکانی آن است یعنی وجود، کلی است فراتر از هم افزایی ساحت های جوهری_ماهیتی خود. این را می شود کمی باز کرد: از دیدگاه اصالت کلمه دو مقوله ی جوهر و ماهیت در واقع ساحت های زمان- مکانی «وجود» هستند؛ یعنی آن چه که فراتر از زمان و مکان است «وجود» و آن چه در مکان و زمان است همان ابعاد وجود می باشد. به شکل ساده تر، جوهر و ماهیت صورت های این جهانی وجود هستند. ما فقط وجود را می بینیم ولی وجود را به شکل جوهر یا ماهیت می بینیم! هر مقوله ای در عالم محدود زمان- مکانی ما انسان ها یا جوهر است یا ماهیت و چیز مستقلی خارج از این دو بحث وجود ندارد. تمام موجودات زمان- مکانی چهاربعدی همگی فقط ساحت جوهری دارند و تنها انسان و کلمه ماهیتمندند؛ اما «وجود» فراتر از عالم زمان-مکانی ما رادر بر می گیرد. وجود بسیط و فرازمانی و فرامکانی است واین جهان که ما در آن زندگی می کنیم تنها وجه جوهری- ماهیتی از وجود می باشد. عالم تجلی جوهری_ ماهیتی وجود است؛ بنابراین عالم زمان- مکانی یعنی عالم جوهری- ماهیتی محدود بوده و تنها ساحتی از عالم وجودی است و هر عالم دیگری هم که باشد باز ساحتی از عالم وجودی ست. نتیجه می گیریم که حتی با هم افزایی ابعاد جوهری و ماهیتی نیز هر کلیتی که بسازیم تنها ساحتی مکان- زمانی از عالم وجود است. بنابراین وجود کلی فراتر از هم افزایی ابعاد جوهری- ماهیتی خود می باشد. هرگونه هم افزایی جوهری- ماهیتی فقط موجودیت جدیدی می سازد و موجودیت نیز یک مقوله ی زمان- مکانی یا این جهانی است.

اکنون بر اساس شناخت وجود می خواهیم کلمه را از نظر وجودی بشناسیم:

کلمه کلی است فراتر از هم افزایی ابعاد جوهری ماهیتی خود.

اصالت کلمه بنا بر این دیدگاه هر نوع اثر ادبی-هنری را محصول کلمه و قدرت های آن می داند و در نتیجه ادبیات را به دو دوره ی «عریانیستی» و «پیشاعریانیستی» تقسیم می کند. به این صورت که اگر کسی معتقد باشد در دنیای ادبیات کلمه وسیله است او به ادبیات پیشاعریانیسم تعلق دارد و هرکسی که معتقد باشد کلمه در دنیای ادبیات هدف و هنرمند در پی کشف قابلیت های کلمه است در دنیای عریانیسم قدم گذاشته و بنابراین کلمه گراست. اگر کسی معتقد باشد با فهم قابلیت های کلمه می توان ژانرها، سبک ها و مکتب ها ساخت یک عریان اندیش است که کلمه را از نظر وجودی شناخته. او می داند اگر قابلیت و استعداد ذاتی کلمه نباشد رئالیسم، سمبولیسم، سوررئالیسم و… یا غزل، قصیده، سپید و… شکل نخواهد گرفت. هر نوع شعر یا داستان و هر نوع سبک یا مکتبی تنها شکلی از قابلیت های وجودی کلمه است. همان طور که اگر انسانی نباشد اجتماعی وجود ندارد و صحبت از اجتماع بدون اصالت به فرد تنها یک توهم است.

چنین شخصی چه بخواهد و چه نخواهد در هر صورت خودآگاه یا ناخودآگاه رسماً وارد جرگه ی بی شماری از عریان اندیشان شده زیرا وی به هر روی به اصالت کلمه و ادبیات کلمه گرا معتقد است؛ و اگر کسی در راستای اصالت کلمه و ادبیات کلمه گرا بر اساس تئوری های مطرح درآن قلم بزند یا تئوری نوینی را کشف کند، می توان نام «عریان نویس» را بر او اطلاق کرد.

 

کلمه از نظر مقام متکثر

 

مقام متکثر، ساحت های جوهری- ماهیتی مقام جامع است. در عرفان اسلامی در مبحث مقام متکثر و جامع، خداوند مقام جامع بوده و تمام موجودات در مقام متکثرند. حضرت محمد (ص) مقام جامع انبیاست و جمیع انبیا در مقام متکثرند. حضرت علی (ع) مقام جامع اولیاست و جمیع اولیا در مقام متکثرند. ابلیس مقام جامع است و جمیع شیاطین در مقام متکثرند. در بحث کلمه و زبان، کلمه مقام جامع است و جمیع کلمات و فرایندهای زبانی در مقام متکثرند.

مقام جامع همان گونه که بحث شد فراتر از زمان- مکان وجود دارد و مقامش وجودی ست اما مقام متکثر مربوط به جهان متکثر است یعنی جهان جوهری- ماهیتی.

با توجه به هدف یا وسیله بودن کلمه چه شناختی نسبت به هستی پیدا می کنیم؟

 

کلمه زیر بنای جهان انسانی است.

اصالت کلمه، کلمه و زبان را تنها زیر بنای جامعه ی انسانی می داند و همه چیز را اعم از فرهنگ، هنر، اقتصاد، سیاست و… را روبنا و بازتاب طبیعی جهان عظیم و بی پایان کلمه می داند.

بازتاب دراین رابطه دوسویه است یعنی همین قدر که کلمه و زبان- یعنی ساحت اجتماعی کلمه- به عنوان زیربنا بر تمام تابع های آن در روبنا تأثیر می گذارد به همان اندازه هم هر یک از بناهای عظیم اجتماعی، اقتصادی، فکری، هنری، سیاسی و… بر توسعه ی کلمات تأثیر می گذارند. انسان به وسیله ی کلمه فکر و عملکرد خود را توسعه می دهد و برعکس نیز با فراهم آوردن دنیای دیگرگون برای بازی های زبانی به رشد، تکامل، تکوین و در یک کلام به هر چه استعاری شدن کلمات، کلمات را توسعه می دهد. انسان کلمه را کشف و خلق کرده و توسعه می دهد. کلمه نیز باعث تعالی و توسعه ی انسان است.

مکتب ادبی از دیدگاه اصالت کلمه

از نظر جناب استاد آرش آذرپیک، بنیان گذار مکتب ادبی-فلسفی اصالت کلمه (عریانیسم)، مکتب ادبی شیوه ی نگرش به کلمه و نوع جهان بینی ای است که با کشف دیدگاهی در جهان کلمه، از طریق ادبیات نشر پیدا کرده و سبک های ادبی نیز از درون مکتب ادبی پدیدار می شوند. سبک، شیوه برخورد با کلمه در نگارش است. به عبارتی سبک به انواع شیوه های نگارشی گفته می شود. سبک می تواند شخصی یا جمعی و یا مربوط به یک دوره باشد.

در پشت صورت ظاهری کلمات، دنیایی از معانی نهفته است، آن قدر که شیوه ی نگرش متفاوت، مکتب های متفاوتی را می سازد. هر شیوه ی نگرشی متفاوت و نوینی که رقم می خورد یک مکتب را به وجود می آورد. شیوه ی نگرش باروک، کلاسیسیسم، رومانتیسم، رئالیسم، سوررئالیسم، اگزیستانسیالیسم و… با هم متفاوت است که خود منجر به نگارش متفاوت نیز می شود.

همه ی این نگرش ها و نگارش ها در واقع کشف قابلیت های بی پایان کلمه اند که چارچوبه ی مکاتب و ایدئولوژی ها را می سازد.

چارچوب یک مکتب، بایدها و نبایدهای یا جهان بینی فکری- فلسفی ویژه ای است که نظریه ی خاصی را در ادبیات یا سایر حوزه های علمی- تفکری اعلام کرده و به گسترش آن ایدئولوژی می پردازد و بنابراین مکتب ایدئولوژیستی شکل می گیرد. تا پیش از ظهور اصالت کلمه، همه ی مکتب های ادبی جهان، ایدئولوژیستی بوده اند اما اصالت کلمه رویکرد شناخت شناختی دارد. دایره ی دریافت هایش را رو به هیچ علمی نمی بندد، بلکه نوعی سیستم باز خودتنظیم است که با شناخت تمام مکتب های ادبی جهان و با شناخت نقاط قوت و ضعف آن ها، ضعف و کاستی ها را ترمیم کرده و با تلاش و پشتکار موجب کشف بعد تازه ای در ادبیات می شود.

اصالت کلمه، شناخت شناختی است یعنی خود «شناخت» را در بوته ی شناخت قرار می دهد و در این ره یافت برای شناخت اصالت را به کلمه می دهد. بنابراین هیچ ایدئولوژی ای به مخاطب تزریق نمی شود.

 

رابطه ی کلمه با ذهن هولوگرافیک

با توجه به این که کلمه حاصل ذهن پردازشگر و هولوگرام گونه ی انسان و آیینه ی تمام نمای درون اوست، دیدگاه اصالت کلمه نیز ساختار زمان- مکانی کلمات را هولوگرام گونه می داند زیرا وجود هر کلمه مانند انسان حاصل هم افزایی سازه های تشکیل دهنده ی آن، یعنی جوهر و ماهیت است که تمام پتانسیل های بالفعل و بالقوه در ساختار آن به صورت امواج تداخلی در حافظه ی تاریخیِ کلمه ثبت و ضبط شده اند، در این حال زاویه ی دقیق برای دسترسی به این امواج یا ابعاد می تواند انواع پتانسیل های بالفعل و بالقوه را به ما بنمایاند. هر کلمه، همان صفحه ی هولوگرافیکی است که دارای بی نهایت بعد است. مهم آن است که زاویه ی تابش یا نگاه ما به آن چگونه باشد و چه تصویری از آن را منعکس کنیم.

انسان هماره با دو مقوله ی سوژه و ابژه روبه روست نکته ی مهم این که کلمه، مقدم بر سوژه و ابژه است، زیرا شناخت مبتنی بر کلمه می باشد. بنابراین سوژه بر اساس کلمه است که کشف و خلق می شود. ابژه نیز با هر کیفیت، کمیت، مقدار و… بر اساس کلمه شناخته می شود.

هرگونه از جانوران مثلا گرگ ها تنها از یک زاویه هولوگرام کیهانی را زیست می کنند که آن زاویه تنها و تنها و برای همیشه ثابت است وتنها درک حسی از عالم زیستی دارند زیرا موجودات زنده ی غیر انسان، تنها دارای زبان تشعشعی هستند اما انسان که کلمه گراست بر اساس هولوگرافیک بودن کلمه، بینهایت بعد کلمه را می تواند کشف کند، به سوژه های بی پایانی برسد و هستی را از زوایای گوناگونی بنگرد. در این زیستن، اگر کسی اصالت را به یک زاویه ی دید بدهد بی شک شخصی تکامل نیافته و بیمار است. مکاتب ادبی تا پیش از ظهور کلمه، تنها به زاویه ی دید خود اصالت داده اند مثلاً رومانتیست ها با اصالت افراطی به تخیل، ضمن این که بعد تخیل را از هولوگرام کلمه کشف  کرده و پرورش دادند با بی تفاوتی نسبت به دیگر ابعاد مکشوف و نامکشوف کلمه، از کلمه عبور کردند و یا ناتورالیسم با اصالت افراطی و علمی به رئالیسم، تنها یک زاویه از هولوگرام کلمه را کشف کرده و پرورش داده و با بی تفاوتی از دیگر ابعاد مکشوف و نامکشوف کلمه رد شده؛ دیگر مکاتب نیز هم چنین. و بدین گونه است که این متن، دید تک بینی داشته و بیمارند. ادبیات برای رهایی از بیماری مزمن خویش راهی جز اندریافت اصالت کلمه ندارد. هر مکتب با زاویه ی خاص خودش یک بعد از کلمه را کشف کرده اما در اصالت کلمه، کلمه هولوگرافیک است، بی نهایت بعد دارد و انسان برای تکامل خود باید کلمه را در آن ساحت کلی بنگرد. کلمه کلی ست فراتر از هم افزایی ابعاد و ساحت های خویش که همانا ابعاد جوهری- ماهیتی هستند؛ بنابراین باید از ابعاد کلمه فراروی کرده به خود کلمه برسیم. گرچه همواره هر متنی که بسازیم هم افزایی از قابلیت های کلمه است و خود ماهیتی گشتالتی دارد!

از همین رو در مکتب ادبی اصالت کلمه، در ادبیات و هنر کلمه هدف است اما در خارج از ادبیات و هنر، کلمه به عنوان وسیله در خدمت انسان بوده تا به مقصود خویش نائل شود.

وقتی گفته می شود کلمه هولوگرافیک است یعنی هر بعدی از کلمه خصوصیات دیگر ابعاد را نیز در خودش دارد. البته طبیعی است همان گونه که یک تکه ی هولوگرام هر چه کوچک تر باشد خصوصیات کل در آن محوتر می شود ولی به هر صورت کل در اجزا و ابعاد خود نمایان است، در یک متن ادبی نیز می توان پتانسیل های کشف شده در مکاتب دیگر را نیز مشاهده کرد و یک اثر ادبی همواره فراتر از مکتب مورد نظر نویسنده اش قابلیت های ادبی دیگری را نیز نشان داده. برای نمونه می توان متن کتاب «بوف کور» صادق هدایت را نام برد که از منظر چند مکتب توانایی بررسی دارد.

دنیای مکاتب دنیای عدم تساهل است. هر مکتب ادبی، کشف و اندیشه ی خود را در جهان ادبیات صرفاً نیک ترین پندار یا حداقل پنداری نیک می داند و به اشکال مختلف اندیشه های دیگر را بر نمی تابد. جریان های ادبی معمولاً حرکت های غیرهمسو را بر نمی تابند و همین موجب بقای آن ها می شود. یک مرز برای تعیین حیطه لازم است. این خصوصیت دنیای کثرت می باشد اما کلمه که وحدت است مرزی ندارد بلکه آن چه که در کثرت های ادبی می بینیم زوایای تجلی خورشید کلمه است. هر مکتب تنها یک زاویه ی دید از تابش فراسویی کلمه دارد. درست متفاوت با مکاتب که دنیای آن ها عدم تساهل است، اصالت کلمه دنیای شناخت، کشف و تجربه ی افق های نا مکشوف و فراسوست.

همان گونه که دنیا یک هولوگرام بزرگ است، کلمه هم می تواند بی نهایت لایه و بعد را درون خویش داشته باشد. در واقع کلمه صاحب دنیای ویژه ی خودش است به طوری که کلید جهان هولوگرافیک تنها و تنها کلمه است.

 

درباره ی هنگامه اهورا

شاعر و داستان نویسِ عریانیست، عضو مکتب اصالت کلمه و دایره ی مطالعاتی قلم، مسئول روابط عمومی اصالت کلمه و دانش آموخته ی رشته ی مترجمی زبان انگلیسی

همچنین ببینید

پی دی اف مقاله ی «نوآوری، تجزیه و ترکیب اوزان در غزل معاصر ( با تکیه بر اشعار آرش آذرپیک)» به قلم بانو نیلوفر مسیح

    ??? برای دانلود کلیک کنید.    

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *