این مصاحبه را در سایت روزنامه ی همشهری بخوانید.
«رحمت غلامی» متولد اسفند ۱۳۶۹ یکی از روستاهای شهرستان دهگلان در استان کردستان است. در کودکی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا شد. از سال ۸۲ با حضور در جشنوارههای استانی و کشوری کانون، شعر گفتن را آغاز کرد…
۱۳۹۴/۰۹/۲۵
«رحمت غلامی» متولد اسفند ۱۳۶۹ یکی از روستاهای شهرستان دهگلان در استان کردستان است. در کودکی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا شد. از سال ۸۲ با حضور در جشنوارههای استانی و کشوری کانون، شعر گفتن را آغاز کرد.از سال ۸۵ فعالیت هنری خود را با داستان نویسی گسترش داد. سال ۸۶ شروع به کار در زمینه نمایشنامه و تئاتر عروسکی کرد. سپس در سال ۸۸ از طریق جشنوارههای دانشجویی وارد تئاتر صحنهای شد.وی اکنون در کنار شعر به نمایشنامه نویسی، کارگردانی، اجرا و داستان سرایی نیز ادامه میدهد. سروده هایش در نشریات و مجلات مختلف و در کتابهایی چون «جنس سوم»، «بانوی واژه ها»، «بیتابی قلم» و… چاپ شده است.گفتوگوی همشهری را با این هنرمند و شاعر فعال کرمانشاهی میخوانیم.
دنیای شاعرانگی چگونه دنیایی است؟
این دنیا برای هر شاعر به گونهای خاص معنا پیدا میکند . دنیای شاعرانه برای کسانی که تنها در مسیر علاقه و ارضای نیاز درونی خودشان مینویسند، دنیایی درون گرا و محدود است. از طرفی اگر این دنیای شاعرانه را از دید عموم شاعران زمان ما، با نگاه شهرت و معروفیت نگاه کنیم، دنیای خوبی نیست. شاعر در این دنیا ممکن است برای به دست آوردن شهرت در مجامع شعری و جشنوارهها به هر نوع نوشتن و هر گونه ساختارشکنی دست بزند. اما دنیای شعر با دید کسانی که در مرحله اول دوست دارند بنویسند و در مرحله دوم مخاطب از هر چیزی برایشان مهم تر است، دنیایی متفاوت و متمایز است. این دست از شاعران دوست دارند سطح درک مخاطب را از نظر زیبایی شناسی هنری بالا ببرند. آنها سعی میکنند که مخاطب را برای خواندن اشعارشان جذب کنند و کارشان فقط برای به دست آوردن نام نیست. هدف این شاعران تأثیر بر ذهن مخاطب و جهت دهی به آنهاست. بنابراین اگر دنیای شاعرانگی را با این دید نگاه کنیم، دنیایی خوب و البته سخت است. چراکه این شاعران معمولاً یا محدودند، یا خود انزوا گرفته اند و یا در انزوا قرار داده شده اند.