خانه / کارهای عریانیستی / پارت هفتم و پایانی از مانیفست شعر فراگفتار در دهه‌ی هفتاد مندرج در کتاب «مبانی ادبی فراییسم» به اهتمام جناب آقای زرتشت محمدی

پارت هفتم و پایانی از مانیفست شعر فراگفتار در دهه‌ی هفتاد مندرج در کتاب «مبانی ادبی فراییسم» به اهتمام جناب آقای زرتشت محمدی

 

شعر فراگفتار یعنی هم‌افزایی شعر زبانی و شعر بیانی در یک اثر که برای نخستین بار در شعر دهه‌ی ۷۰ توسط عالیجناب آرش آذرپیک پایه‌گذاری شد.

 

 

پس دو ضلع نخستین شعر روان شامل روان نگارنده و روان خواننده می­شود، شعر روان هیچ آزاری را به این دو روان و در این دو روان متصور نمی­شود و این دو روان را به نهایت فرح­بخشی و عشق­بازی برای دریافت جهان هزار تأویل و زبان­ورزانه­ی شعر می­­رساند.

ب) در این دو ضلع دیگر را برای شعر روان در نظر می­گیریم:

  1. روان­بودگی جهان زبانی
  2. روان­بودگی جهان زبانی

که مکمل روان نویسنده و روان خواننده­اند؛ یعنی در این­جا زبان­ورزی -که استعمال دیگرگون و دیگرسان امکانات کالبدی زبان را مطمح نظر قرار داده- به گونه­ای پیش برود که در آن شعرگریزی و شعرستیزی بستر و جولانگاه سبک­های فیک و شعرهای زرد نشود، شعر روان در این زمینه تذکر می­دهد که دیوار شعر را نباید آنچنان پایان آورد که هر خواننده­ی شعری به خود جرأت تجربه­ی شاعرانگی بدهد بدون هیچ پشتوانه­ی استعدادی و عرق­ریزان روحی  و معلومات ادبی، یعنی زبان­ورزی در جایگاهی قرار می­گیرد که دیوار چین شعر حفظ می­شود و شعر در حریم خود شهر ممنوعه­ای می­سازد که در آن خواننده باید برای خوانش شعر تلاش کند -اما نه آزار ببیند-. ممنوعیت این شهر ممنوعه برمی­گردد به پایین آوردن دیوار شعر برای تولید انبوه شعری توسط بنگاه­های معاملات ادبی چه در حیطه­ی نشر، چه انجمنی و چه جشنواره­ای.

روان­بودگی ساحت چهارم به روان­بودگی افق­گشایی­های جوهره­ی معنایی شعر در جهان اندیشه­ها و عواطف، درنگ­ها و دغدغه­های متکثر و بی پایان بشری؛ یعنی شاعر پیچیده­نویسی متصنع و متکلفانه را به آن­جا نمی­رساند که لابیرنتی شود که در نهایت به جای تابوت فرعون ما با فسیل حشره­ای مواجه بشویم، یعنی شعر روان اصالت روان در عدم آزار نگارنده و روان خوانند و روان­بودگی زبانی و روان­بودگی بیانی می­داند، که این شیوه نه یک شیوه­ی نگارشی و چهارچوبه­مند است بلکه یک نگرگاه نقادانه است برای خوانش و به نوعی شاقول و تراز برای درک سبک­های اصیل و سبک­های فیک و سبک­نماها و شعرهای نژاده از شعرهای گجسته و شعر نماها و همچنین برای درک تفاوت شاعران و متشاعران.

□□□

 

شعر جامع دارای دو ساحت نگرشی و استایل زیست شاعرانه است:

فرادیدگاه ­نگری دیدگاهی­ست فراروند در برابر جهان پساگرای پست­مدرن­هاو نئوگرای مدرنیست­های آن زمان و امروز. فرادیدگاه نه برون­دیدگاه ­نگریست در ساحت علم و سیستم، یعنی نگریستن از برون به یک سیستم برای نقد آن بلکه فراروندگی برای رسیدن به جایگاه جامعیت تمام گفتمان­ها و نحله­ها و سبک­های ادبی در تمام جهان زیستی و زیست­بوم جهانی شعر است.

دهکده­ ی جهانی شعر آنگاه رخ می­دهد که به فرادیدگاه برسد، فرادیدگاه کدخدای این دهکده نیست، بلکه جایگاه مقام جامع وجودی تمام ساحت­های مکشوف، شگردها و کارکردهای ادبی و تمهیدات و امکانات زبانی­ست. فرادیدگاه برای نخستین­بار در جهان فلسفه، هنر و ادبیات در دهه­ی ۷۰ در فرائیسم اعلام ظهور و نمود و حضور می­کند و پس از آن بسیار کتب، مقالات و حول و حوش ۴۰ ژانر ادبی که غالبا جهانی ­اند را سامان می­دهد. فراگرایی به هیچ­گون نه اولتراگراییست نه پست­گرایی، نه نئوگرایی و نه برون­سیستم­نگریست بلکه فراروندگی برای فراشدن از در جز ماندگی، در سطر ماندگی، در چهارچوبه ماندگی برای حرکتی بسیط (عمودی و افقی) در هر علم، دانش و ساحت بشری برای رسیدن به مقام جامع و وجودی آن مقام صرفا ترکیبی و التقاطی.

و این مهم در جهان شعر دهه ۷۰ در سال ۱۳۸۰ با تئوری سیال بیان شده بود، تئوری سیال یک تئوری است که تمام نظریه ­های بشری را به ساحتی فرامی­خواند که فراسیستمی، فراساختاری، فراگفتمانی به همه چیز بنگرد و این مهم در یک تئوری درون ساختاری و مرکزگرا حقق نخواهد شد و هرگز در مرکززدایی نیز رخ نخواهد داد پس با گونه ای پدیدار شناسی انضمامی که می­توانیم آن را پدیدارشناسی پلی­فون نیز بدانیم تمام صدا ها به هم­گرایی و هم­آوایی آنچنان که در بیانیه­ ی سال ۱۳۸۰ آمده است برسند، یعنی هم­اوایی تمام صداهای متکثر و در روبنا متضاد هر هنر و دانشی. و فرادیدگاه ناظر بر این امر و تئوری سیال نظریه­ایت برای تحقق این شدن برای جاری گشتن نگاه و جهان و جان شاعر در تمام ساحات، نحله­ها، سبک­ها و ژانرها با ارتباطی بی واسطه و بدون هیچ گون یک طرفه به قاضی رفتن طرفدار گفتمان غالب شدن، حذف به حاشیه راندن گفتمانی به نفع گفتمانی دیگر، خرده و غالب انگاشتن گفتمان­ها و قص علی هذا.

 

 

 

 

 

درباره ی هنگامه اهورا

شاعر و داستان نویسِ عریانیست، عضو مکتب اصالت کلمه و دایره ی مطالعاتی قلم، مسئول روابط عمومی اصالت کلمه و دانش آموخته ی رشته ی مترجمی زبان انگلیسی

همچنین ببینید

پارت سوم از مانیفست شعر فراگفتار در دهه‌ی هفتاد مندرج در کتاب «مبانی ادبی فراییسم» به اهتمام جناب آقای زرتشت محمدی

  شعر فراگفتار یعنی هم‌افزایی شعر زبانی و شعر بیانی در یک اثر که برای …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *